به كجا چنين شتابان...

ساخت وبلاگ

چندی پیش در  سایتی گواهینامه اي را دیدم، آن هم از جنس دوچرخه؛ که تاریخش برمیگشت به حدود 50 سال پیش....

واقعا اگر بخواهیم به این فکر کنیم که حدود 50 سال پیش در ایران ٰوقتی کسی میخواسته دوچرخه سوار بشه گواهینامه لازم داشته باورش سخته!بخصوص وقتی به الان مینگرم که خیلی ها بدون گواهینامه رانندگی میکنند تعجبم را برنمی انگیزد وقتی یکی از همین افراد کسی را زیر میکنند با بیمه ی ماشینشان شاخ و شونه میکشند و یا بدون هیچ استرس و وجدان دردی می گوید دیه اش را می دهم.این قانون گریزی ها کسی را متعجب نخواهد کرد و برای همه ما عادی شده است و انگار از زبان ما سخن می گوید!!..

داریم از مردن یک انسان سخن می گوییم !آیا مردن یک انسان اینقدر بی اهمیت شده؟!

وقتی همه ی ما در ایران به این باور رسیده ایم که از چیزهایی غیرنرمال تعجب نکنیم؛همه ی ما از ناهنجاری ها و رفتارهای نادرست ساعت ها سخن وری میکنیم ولی تعجب نمیکنیم چون برایمان عادی شده است (و این درد بزرگیست)؛اکثرما ایرانی ها ماشالله دانشمند و سخنران به دنیا آمده ایم...

این ویِژگی هایی که ما داریم معنی اش چه می تواند باشد ..بی تفاوت بودن یا خود را به بی تفاوتی زدن یا....

 نمیدانم چرا مشکلات و دردسرهای ما با مشکلات مردم 50 سال پیش تفاوت آنچنانی ندارد که این خود درد دیگریست اما باز هم میدانم کسی تعجب نخواهد کرد و مشکلی نمی بیند که بدنبال حل آن باشد

هیچ کدوم از ما نسبت به رفتارها مستمری که سرنوشتی مشترک برای همه ما میسازد مسول نیستیم به راستی عقب ماندگی چه شکلیست...

روی سخنم با خیلی هاست با خودم؛با شما؛و...که کجایم و چه کرده ایم چون در ایران اکثر رفتارهای مردم عین هم است...

مشکل ما جامعه است  جامعه ای که ما مردم آن را تشکیل می دهیم جایی که هیچ کس تلاش نمیکند رفتار درست را انجام دهد چه بنفعش باشد و چه به ضررش؛باید فرهنگ سازی کنیم که قانون و اجرای قانون از همه چیز مهمتر است  و صد البته فرهنگ سازي كه اين بر ميگرده به مسولان جامعه كه تلاشي در اين مورد ديده نمي شود.

این روزها همه  چیز ما بهم می آیدهمه این مشکلات و سیستم نادرست ناشی از رفتارهای غلط و ناشایست  ماست!اون مدیر یامسوول که دزدی میکند از بیرون ایران که نیامده از خودماست؛از جامه ای که ما هم عضوی از آنیم؛....باید اول از همه به خودمون بیایم و اول از همه سنگمونا با خودمون وا بکنیم... وقتی دانشجوها را می بینیم که درس نمیخونند و با نمره های نامناسب درساشونا پاس میکنند یا  استادانی که دانشجوهاشو مجبور به تحقیق و پژوهش نمیکنه واگر جزوه ای که از روی آن درس میدهد را از آن بگیریم فرقی با دانشجویش ندارد و یا  هنوز کتابهای قدیمی دهه های گذشته رو تدریس میکنه  و یا راننده تاکسی که مسیریک خیابان را همیشه بیشتر از حق خودش میگیرد و اکثر مغازه ها و قصاب ورستوران ها واملاکی و .... کارشون رو درست انجام نمیدهند همه و همه به یه اندازه مقصرند. (البته بسته به جایگاه افراد می تواند متفاوت باشد )و صد البته کسایی که مسؤل جامعه و اجتماعند هیچ تلاش و هزينه اي برای رشد مردم نمیکنند و این کمبودهاخودش گویای خیلی موارد است و چاره ی اصلیش هم فرهنگ سازی است که دریغ از یک تلاش خشک و خالی .،حتي مي بينيم هيچ تلاشي در آموزش و پرورش هم براي اين مورد نمي شود هيچ واحدي براي رشد ارتباطات افراد ، افزايش فرهنگ و ادب و...پاس نمي شود.اما امان از اين همه واحدهاي تكراري كه پاس مي شود.

 چند وقت پیش وقتی کتاب بیشعوری نوشته دکتر خاویر کرمنت را خواندم فهمیدم که فقط جامعه  و مردم ما دچار این مشکلات نیستند در سایر نقاط جهان پهناور کم و زیاد از نوع ما هم هست و همچنین میتوانیم از راه هایی که آنها برای مقابله با بیشعورهای متفاوت استفاده کردند بهره مند شویم و یا از جامع های با فرهنگ الگوبرداری کنیم

عنوان فرعی کتاببیشعوری  راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت است

این کتاب درباره بی‌شعوری در دوره معاصرما است و تاثیرزیادی که  بی‌شعورها در اجتماع، جامعه؛سیاست، ورزش؛علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند! به نظر نویسنده، بی‌شعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود(نظرخبرآنلاین در مورد کتاب بیشعوری)

کتاب بیشعوری کتابیست  اموزنده؛ به صورتی که به ما آموزش میدهد که چه رفتارهایی میکنیم ؛سنجش رفتارهای ما  در چه مرحله ای از رفتارهای انسانی می باشد و به ما کمک میکند که کدوم رفتار ما را در دسته ی بیشعورها جای دارد بصورتی که خیلی از ما رفتارهایی را در طول روز انجام میدهیم که آگاهی نداریم این رفتارها و حرفها نوعی بیشعوریست

اولین راه شناخت فردی هرکسی از رفتارها و عواقب آن  است همانگونه که در دین آمده که حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا وزنوا قبل ان توزنوا و تجهّزوا للعرض الاکبر؛ از خود حساب بکشید پیش از آن که به حساب شما برسند و اعمال خود را وزن کنید که بهترین راه بیدار شدن است  و در مسیر قرار گرفتن و چرا در این مسیر است و برای حرکت به چه نیاز دارد و چه باید بکند

به هر حال اگر همه ی ما حداقل در هفته چند دقیقه ای را برای رشد فرهنگ رفتاری خود بگذاریم بد نیست و همه ما در هر مقامي كه باشيم براي اجراي وظايف خود به نحو درست نياز به آموزش و تربيت داريم تا به راحتي از گناه هر فردي نگذريم و به راحتي به خود جرات هر رفتاري را ندهيم و...

پس ما اگر به صورت شخصي براي خودمان و رفتارهايمان ارزش قائل باشيم مي توانيم به روند رو به رشد خود و جامعه كمك كنيم

برقرار باشید

خوابگرد، قصه های بی سرانجام...
ما را در سایت خوابگرد، قصه های بی سرانجام دنبال می کنید

برچسب : به کجا چنین شتابان قسمت 5,به كجا چنين شتابان؟ گون از نسيم پرسيد,به کجا چنین شتابان,به کجا چنین شتابان افتخاری,به کجا چنین شتابان سریال,به کجا چنين شتابان,به کجا چنین شتابان مهدیه محمدخانی,به کجا چنین شتابان متن,به كجا چنين شتابان افتخاري,به کجا چنین شتابان از افتخاری, نویسنده : mj77o بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 24 شهريور 1395 ساعت: 7:57